دیدن بهار شهرم

دو سال پیش رفتم رو حیاط قبل عید به خودم گفتم، من قراره بهار اینجا رو دیگه نبینم. ( آخه بهم قول داده بود می برتم کاندا ولی خب یهو فهمید که من بهش نمیام و اندازش نیستم )

امسال باز دارم به بیرون حیاط نگاه می کنم و به این فکر می کنم با این تب سه روزه ایی که گرفتم احتمالا کرونا گرفتم و به عید نمیرسم . بازم صدای پرستوها رو که عاشقشونم نمی شنوم

عاشق صدای پرستو هام وقتی تو هوای ابری پرواز می کنند. معمولا جفت ها با هم پرواز می کنند تا وقتی جوجه دار بشند و یه مدت تنها پرواز می کنند وقتی جوجه هاشون بزرگ بشند باز دوتایی عاضقانه کنار هم پرواز می کنند. زیباترین عضق ها رو نثار هم می کنند .

دیشب اول رجب بود

بابام قبل تولد حضرت علی تصادف کرد و تو ماه رمضان تموم کرد.

ینی دوره مرگ من هم مثه بابامه ؟ 

رجب شروع مرگ تو خونه ی ماست ؟

تنها امیدم شنیدن صدای جیغ پرستو ها تو هوای ابریه